سد عشق | داستان زیبا و خواندنی | رومان کوتاه و عاشقانه
پنجشنبه هجدهم آذر ۱۳۹۵، 2:6
راحله توی خونه نشسته بود
و برای تماس دوست پسرش باربد بیقراری میکرد .
راحله تازه ۱۴ ساله شده بود و ۳ ماه پیش
در راه مدرسه با باربد آشنا شده بود ،
باربد از اون تیپ پسرهایی بود که به راحتی
میتونست دل دخترها رو اسیر خودش کنه
ادامه داستان در ادامه مطلب
ادامه مطلب
نویسنده:
!!☆farzad☆!!