داستانکده
امیدوارم از داستانها لذت ببرید
کپی با ذکر منبع مانعی ندارد
...............
داستان درخاستی هم درج میشود
نــظـر یــادت نـــره
امیدوارم از داستانها لذت ببرید
کپی با ذکر منبع مانعی ندارد
...............
داستان درخاستی هم درج میشود
نــظـر یــادت نـــره
در سال ۱۹۶۲،
سه زن از سه نسل یک خانواده
با هم در خانه ای در ایندیاناپولیس
به آدرس خیابان دلور شمالی
پلاک ۲۹۱۰ زندگی می کردند...
ادامه داستان در ادامه مطلب
منبع : داستانکده
ادامه مطلبز کودکی علاقه شدیدی به دیدن مناطق جن زده داشتم
از وقتی که فارق التحصیل شدم بهمراه دو دوست صمیمی ام
فرشید و مینا که همدانشگاهی هم بودیم و بعدا فرشید و مینا
ازدواج کردن به سفرهای گروهی میریم و راجب ارواح تحقیق میکنیم…
صبح به آرامی بیدار شدم و دست و صورتم رو شستم در آیینه نگاهی
به خودم انداختم ، تلویزیون رو روشن کردم در یک دستم کنترل و در دست
دیگرم لیوان چایی ام گرفته بودم که یکدفعه صدای جیغ زنانه و بلندی از
اتاقم بلند شد از شدت شوک تکانی خوردم و چایی روی پام ریخت
ادامه داستان در ادامه مطلب
ادامه مطلب