داستان ترسناک باغ جن ها

سه شنبه سی ام خرداد ۱۳۹۶، 1:44

این داستانی که میگم

3سال پیش برام اتفاق افتاده

من برای انجام کاری

مجبور بودم 2ماه تو باغ پدریمون

تو شهریار باشم و فقط هر 2هفته

یک روز میتونستم برم بیرون ...

 

ادامه داستان در ادامه مطلب

منبع : داستانکده

ادامه مطلب
نویسنده: !!☆farzad☆!!

آمارگیر وبلاگ

© داستانکده